مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه...

ساخت وبلاگ

این همه سال روح و نفس من به تو بند بوداین همه سال با عشق تو هر شب خوابیدم و بیدار شدم و زندگی کردم این همه سال هر بار تو چشمات نگاه کردم تمام ستاره های آسمون تو قلبم درخشیدنچطور ممکنه اینقدر بی رحم باشی با خودت؟چطور میتونی اینقدر ظلم کنی به خودت؟من چیکار کنم برا تو تا بفهمی ارزش زندگیت خیلی بیشتر از اونیه که فکرشو میکنی؟من چطوری باید حریف تو شم؟ من چطور بایستم و نگاه کنم کسی که این همه دوسش دارم داره خودشو به کشتن میدهنه سلامتیش براش مهمه نه زندگی و نه آیندش؟؟؟من چیکار کنم برای تو؟تمام عمرم با بحرانایی دست و پنجه نرم کردم که هرکی جام بود فلج میشدهرکسی جای من بود فلج میشدهمشو رد کردمهمشو گذروندمتو رو چیکار باید کنم؟چیکار کنم تا فقط یک دقیقه از چشمای من خودتو ببینیبا قلب من خودتو با مهر‌ نگاه کنیمن چیکار کنم برای تو؟ چیکار کنم که به زندگی برگردی؟چطور دلم برای تو نسوزه؟من چطور دلم برای اون چشمای قشنگ نسوزه؟چطور دلم برای اون قلب مهربون نسوزه؟من چجوری تو رو ول کنم برم سراغ زندگیم؟کدوم زندگی وقتی قراره از دور همیشه نگران تو باشم؟کدوم زندگی وقتی قراره هر شب بخاطر تو گریه کنم؟تو چطور میتونی خودتو تو همچین منجلابی غرق کنی؟چطور ممکنه هیچی برات مهم نباشه؟چطور همچین چیزی ممکنه؟؟؟   نوشته شده توسط M.J در ۱۴۰۱/۱۰/۳۰ ساعت 21:18 موضوع | لینک ثابت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......ادامه مطلب
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 17:32

تو تمنای من و 

یار من و

جااااااانِ منی

 

مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 6 بهمن 1398 ساعت: 20:51

تو

جون منی...

جون منی...

جون منی...

و من خیلی زودتر از اونکه فکرشو میکردم به این باور رسیدم

که یه مرد میتونه جون من باشه :)

که نگاش که میکنم حس کنم بند بند وجودمه.. :)

قلبمه

چشمامه

دستامه

رگامه...

و تمام وجودش

مث روح برا من باشه...

چشماش

دستاش...

آخ...

از تو باید به کجا پناه برد دلنشین ترین عذاب دنیا؟

از تو باید به کی پناه ببرم؟؟؟

مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 50 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 19:02

مندوست دارمت...فارغ از تفاوتا... مشغله ها... آسیب دیدنا...مندوست دارمتفارغ از اون تی شرت طوسیه که هفته پیش خریدی و ازش بدم میاد و هی تند تند می پوشی، فارغ از گردنبندی که برات کادو اومده، و فکر اینکه ا مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......ادامه مطلب
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 76 تاريخ : شنبه 1 تير 1398 ساعت: 6:40

چشماتو ببند و خدا رو شکر کن که عاشقی   این زیبا ترین، زیبا ترین، و زیبا ترین جمله ای بود که میتونستم امروز بخونمش. بعد اون همه تنش و اضطراب، داشتن مردی که لحظه لحظه ش محبت و آرامش و لبخنده برای من از مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......ادامه مطلب
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 74 تاريخ : جمعه 20 ارديبهشت 1398 ساعت: 10:20

نه چهره ای که ایده آل من باشه و نه قد و قواره و تیپ و هیکلی که تو ذهنم بوده باشه... میتونم بگم از نظر ظاهری کوچیکترین تطبیقی با اونی که همیشه تو ذهنم بوده نداره. انقدر دوره ظاهرش از من که حتی الانم نمیتونم خیلی قطعی بهش فکر کنم. اونقدر دوره ازم که اگه دو سه سال پیش عکسشو نشونم میدادن میگفتن یه روزی به این آدم خیلی جدی فکر خواهی کرد حتما یه پوزخند بزرگ تحویل میدادم و اونجا رو ترک میکردم. اما خب. یه چیزی وجود داره به نام ذات... که مال این یکی عجیب خوبه! انگار از نسل جوونای دوره بابا ایناس. مردونگیش آدمو به خودش مطمئن می کنه و قلبت و آروم. که خسته ی زندگیه. زحمت می کشه و به چیزایی که میخواد میرسه. تو فکر عمل دماغ و مارک گردنبند نیست. تو فکر دور دور و دختر و شماره نیست. نیست. این یکی با همه پسرایی که من تو دانشگاه و خارج دانشگاه دیدم فرق می کنه. حال و هواش عجیبه. قدیمیه. یه وقتایی حس می کنم اگه بخوام جدی شم روش باید خودمو با چادر سفید و گلای قرمز تصور کنم... لپ گلی و ظرف نذری بدست. تو کوچه های دوره قاجار... تحسین بر انگیزه برام وقتی تلاشش و می بینم. و اینکه می بینم تو سنی که خیلی از پسرا درگیر عیاشی خودشونن چه خوب خودشو درگیر کار و بارش کرده و چه خوب معنی زندگی رو فهمیده. با وجود تمام سختی ها... الان می تونه فقط زیبایی ها رو ببینه. درک کنه. لمس کنه. الان متوجه میشم چقدر ذات آدما مهمه. مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......ادامه مطلب
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 12:21

دوازده ساله دوست داشتنت راه میره تو وجود من... و چی قشنگ تر از لبخند بعد هری ریختن دلم... بعد شنیدن تنها صدایی که با شنیدنش برای اولین بار تمام وجودم ریخت رو زمین... و چی قشنگ تر از داشتن کسی که دلت قفله به دلش... هرچند دور... هرچند...  چی قشنگ تر از لبخند دلم بعد نگاه کردنت... بعد این همه سال... بع مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......ادامه مطلب
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 20:35

لبخند می زنم به شباهت دوتاتون... قیافه هاتون... علاقه هاتون... لبخند می زنم به عددای تولداتون... ورق می زنمتون... و هیچ وقت برای من قابل انکار نبوده که... بگذریم. ورق می زنم تو رو. علایقت و... علایقمو... نمایشگاهای مورد علاقه مشترک. گالری های مشترک... کشور مورد علاقه مشترک... زبون مورد علاقه مشترک.. مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......ادامه مطلب
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 66 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 20:35

باورت نمیشه.. نه؟ خودمم باورم نمیشه... خودت خواستی. خودت کردی. خودت نخواستی. خودت نکردی.... خودت و خودت... خودت که نبودی. کم بودی. کافی نبودی. زیادی بودی. خودت ک باید بند میومدی و نیومدی. خودت که نباید بند می اومدی و اومدی... چی بگم بهت... که تموم شد و رفت. ک تموم شد و رفتم. که تموم شد و رفتی. چی بگ مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......ادامه مطلب
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 20:35

چه مرگ باشکوهی داشت

عشق ما

.

.

مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه......
ما را در سایت مثل بارون! بی بهونه، عاشقونه... دنبال می کنید

برچسب : گر زنده نشد انم به ریشت,گر زنده نشد عنم به ریشت,گر زنده نشد عنم به ريشت, نویسنده : ebibahoone7 بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 19:39